بررسی و نقد پایان نامه ها

معیارهای فضاهای مطلوب کودکان از نظر کیفی-معماری سبز

تملک فضا توسط کودکان تشکیل فضاهای مختلف در محیط های گوناگون که مبلمان و سایل بوجود می آیند برا یکودکان در تمام سنین جذابیت داشته و دوست دارند فضاها را به تملک خویش درآورند، این تصرف فضایی توسط کودکان یک امر بنیادی است در نتیجه طراحی فضاهای معماری خاص کودکان احساس تعلق فضایی به آنها…


نتایج درمانی موسیقی درمانی

نتایج درمانی موسیقی درمانی

موسیقی درمانی برای عادی کردن شرایط و محیط بیمارستان کاربرد داشته و ثابت شده است که یکی از روشهای غیر کلینیکی کاهش درد و اضطراب در بیماران می باشد. این روش در درمان افسردگی، عصبانیت، درد، اضطراب، بی­خوابی، تهوع و استفراغ، خستگی، تنهایی، گیجی و بهبود عملکردهای فیزیولوژیکی مانند ضربان قلب، تنفس و افزایش حجم ریه ها اثرات مثبتی به همراه داشته است. ضمن اینکه در بهبود کیفیت زندگی بیماران سرطانی و کودکان بیمار نیز موثر تشخیص داده شده است. موسیقی می تواند در مراحل مختلف درمان مانند عملهای ارتوپدی، عکسبرداری، اتاقهای انتظار و نیز برای کم کردن استرس بیماران به کار گرفته شود. البته هر نوع موسیقی مناسب این امر نبوده و نوع موسیقی می بایست با دقت بسیار انتخاب گردد. در کنار این مزیتها موسیقی در افزایش عملکردهای اجتماعی و جلوگیری از بیماریهای روان تنی نیز موثر می باشد. مکانیسم اثر موسیقی ایجاد زمینه ای برای به خاطر آوری خاطرات، برقراری ارتباط با دیگران، ایجاد حواس پرتی مثبت نسبت به درد فیزیکی، رهایی از اضطراب و ایجاد محیطی خوشایند می باشد که همگی در ایجاد نتایج مثبت درمانی دخیل می باشند خصوصا برا یکودکان در جهت ایجاد حس سازگاری با محیط بیمارستان موسیقی درمانی تاثیر قابل توجهی داشته و در صورت تکرار هر روزه در ساعتی خاص، می تواند بعنوان بخی از فرآیند دوست داشتنی بین انواع فرآیندهای پزشکی غیر قابل پیش بینی عمل کند. موسیقی به کودک در برقراری ارتباط با دیگران کمک می کند چرا که درمانگر و کودک باقراری ارتباط با یکدیگر و نیز درمانگر از طریق ایجاد جوی که اعماد به نفس کودک را تقویت کند، باعث آگاهی بیشتر کودک از احساسات درونیش می شود که نتیجتا سطح بیان و تعاملات کودک را بالا می برد.

دانلود پایان نامه  مرکز درمانی و حمایت از کودکان سرطانی بارویکرد معماری سبز

از دیگر مزیتهای موسیقی در درمان، کاهش میزان درد می باشد بعنوان مثال Ralf Spintge متخصص بیهوشی آلمانی از موسیقی برای کنترل درد استفاده کرده است. او در کلینیک خود برای برخی بیماران که دارای وقفه های عصبی مرکزی هستند، بجای داروهای مسکن از موسیقی استفاده می کنند. او بیان می کند که استفاده از موسیقی می تواند باعث افزایش انگیزه بیماران برای بهبود بعد از عمل شده و نیز همکاری و همدلی بین بیماران و درمانگران را افزایش دهد. اسپینچ چگونگی کار و برنامه ریزی موسیقی درمانگران برای کنترل میزان فعالیت بیماران را اینگونه توضیح می دهد: برنامه با ملودی ساده ای که توسط یک ساز اجرا می شود، آغاز شده و سپس آواهای دیگر نیز به موسیقی اضافه می شوند و در نتیجه انرژی جنبشی موسیقی افزایش یافته و این امر کمک می کند تا بیمار فعالتر گردد. موسیقی در سطح مشخصی نگاه داشته می شود و فرآیند به عقب بر می گردد صداها یکی یکی حذف می شوند تا به موسیقی اولیه تبدیل شود و این پایان فرآیند است. ضمن اینکه این فرآیند می تواند به برنامه شعر گونه ای نیز منتهی شود. کل فرآیند 12 دقیقه طول می کشد و نتایج مثبتی آن اثبات شده است. سوالی که در این زمینه مطرح می شود این است که آیا موسیقی تنها عاملی است که توجه فرد را از تمرکز به بیماری منحرف می کند و یا کارکرد آن به سیستم اساسی دیگری وابسته است؟ دکتر Spintge دو عامل را در این فرآیند دخیل می داند: یکی منحرف شدن توجه بیمار خصوصا جوانترها از درد و بیماری و دیگری کم شدن محسوس میزان درد و هورمونهای استرس که در خون بیماران قابل مشاهده می باشد. این موضوع تنها در مورد بیماران اروپایی صادق نبوده و در مورد بیماران ژاپنی که فرهنگی کاملا متفاوت دارند نیز به اثبات رسیده است. (قربانی ،1390)

4-9-2 . مزیتهای موسیقی درمانی برای کودکان

درک کودکان از درد با درک بزرگسالان بسیار متفاوت می باشد چرا که سطح و میزان رشد ذهنی و آگاهی آنان از بیماری تاثیر مستقیمی بر میزان درد تجربه شونده توسط آنها دارد. یک کودک تازه راه افتاده نسبت به درد عکس العملی پرخاشگرانه ماند گاز گرفتن یا ضربه زدن نشان می دهد چرا که روش دیگری برای بیان درد خود ندارد. کودکان بزرگتر به دنبال کنترل درد و حفظ استقلال خود بوده و در کوشش برای بدست آوردن این کنترل، ممکن است میزان درد و اضطراب خود را پنهان کنند. تجربه های قبلی کودک از درد، در پاسخ او به درد تاثیرگذار است. از طرف دیگر تحقیقات نشان می دهد که کودکان به فرآیندهای تکراری پزشکی عادت نمی کنند و تکرار فرآیندهای درمانی باعث کاهش درد و اضطراب آنان نمی شود. در تحقیقات مشخص شده که عموما والدین و کادر بیمارستان میزان درد کودک را دست کم گرفته و نتیجتاً اقدامات مناسبی برای برطرف کردن آن صورت نمی دهند.

یکی دیگر از مزیتهای استفاده از موسیقی در بیمارستان کاهش استرس بازدیدکنندگان و همراهان بیمار می باشد. به عنوان مثال Wolf و Woolsey در سال 2003 انواع استرسهای والدین کودکان بستری را مورد بررسی قرار دده و از موسیقی برای کاهش این استرسها استفاده کرده اند. Collins در سال 1991 تاثیر موسیقی ضبط شده را بر رفتارهای استرسی، وزن، میزان جذب کالری و مدت زمان بستری در 52 نوزاد کم وزن مورد بررسی قرار داده و نشان داده است که موسیقی باعث کاهش مدت بستری، افزایش جذب کالری و کاهش رفتارهای استرسی در این نوزادان شده است. همچنین میزان اشباع اکسیژن، ضربان قلب و وضعیت رفتاری با مداخلات موسیقی درمانی، بهبود قابل توجهی را نشان می دهند.

اقدامات موسیقی درمانی برای کاهش درد در فرآیندهای دردناک نیز کاربرد دارد. در تحقیقی توسط Pfaff و همکارانش استفاده از موسیقی به همراه آرامسازی برای کاهش رفتارهای اضطرابی در کودکان 6 تا 15 ساله مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاکی از آن است که میزان ترس، درد و رفتارهای اضطرابی با اجرای موسیقی درمانی کاهش یافته است. Batson در سال 1994 تحقیقی را بر روی نقش موسیقی و سایر سرگرمیها حین تزریق انجام داده است که نشانگر  کاهش رفتارهای اضطرابی حین انجم این فرآیندها می باشد. تحقیق Chetta نیز نشامی دهد که موسیقی در کاهش اضطراب قبل از عمل نیز موثر است. در این تحقیق سه گروه از کودکان قبل از جراحی مورد بررسی قرار گرفته اند: گروه اول تنها توصیه های شفاهی قبل از عمل، گروه دوم توصیه های شفاهی و موسیقی در شب قبل از جراحی و گروه سوم توصیه های شفاهی، موسیقی در شب قبل از عمل و نیز موسیقی دلخواه قبل از تزریق عمل داشته اند. نتیجه آن بوده است که در گروه سوم میزان کاهش اضطراب بیشتر بوده است. تحقیقات Oggenffuss در سال 2001 و Schere در سال 2002 نیز تاییدی دیگر بر کاهش استرس کودک و والدین او قبل از عمل و حین انتظار برای عمل می باشند. همچنین در تحقیقی موردی مشخص شده است که میزان درد و اضطرابق کودکان هنگتم همودیالیز، هنگامی که در معرض موسیقی قرار می گیرند. کمتر از کودکانی است که در معرض موسیقی نیستند.

یکی از جنبه های خاص موسیقی درمانی در کودکان مقایسه با بزرگسالان این مساله است که آنان به علت داشتن توانایی تغییر و تکمیل تجربیاتشان، قابلیت شکل پذیری و انگیزه بخشی توسط موسیقی را دارا می باشند. موسیقی درمانی در کودکان در 4 حوزه زیر عملکرد دارد: درمان روانی- اجتماعی، بهبود مهارتهای حرکتی، بهبود مهارتهای رفتاری-  ذهنی و مهارتهای سخن گفتن و برقراری ارتباط. در بخش درمان روانی- اجتماعی موسیقی در تمام کودکان با هر سطحی از سلامتی فیزیکی و ذهنی، فرستهایی را برای بروز و بیان احساسات پدید می آورد که باعث تقویت اعتماد به نفس و انگیزش آنان شده و حس لذت و رضایت از محیط درمانشان را ارتقاء می بخشد. موسیقی درمنی همچنین از طریق ایجاد انگیزه و انرژی لازم برای حرکت و ورزش در کودک، در بهبود سیستم حرکتی و توانبخشی به کودکان موثر می باشد. همچنین اجرای موسیقی توسط سازه های مختلف باعث حرکت ماهیچه ها و تقویت هماهنگی آنها می گردد. برای مثال کودکی که بر اثر سوختگی حرکت بخشهایی از بدنش را از دست داده و حاضر نبود در جلسات توانبخشی شرکت کند، با کار با یک موسیقی درمانگر در اجرای موسیقی کودکانه ای که نیاز به حرکت دستها و انگشتان داشت، انگیزه لازم را بدست آورده و جلسات توانبخشی او ادامه یافت.

موسیقی درمانی همچنین تاثیر مثبتی بر مهارتهای ذهنی، رفتاری و گفتاری کودک دارد. موسیقی به طور طبیعی انگیزه بازی ایجاد می کند و وقتی که کودک احساس کند در حال بازی است، همکاری و نیز یادگیری بیشتری خواهد داشت و لذا موسیقی میزان یادگیری او را افزایش می دهد. مغز موسیقی را توسط 2 نیمکره خود پردازش می کند به همین دلیل گوش دادن به موسیقی باعث می شود بیمار فرآیندهای برنامه ریزی، توالی و یادآوری اطلاعات زبانی را نیز بهتر انجام دهد. استفاده دیگر از موسیقی درمانی در مدیریت درد و اضطراب است که از طریق ایجاد تصورات مثبت و منحرف کردن تمرکز و توه بیمار از بیماری صورت می گیرد. پشتوانه­ی تئوریک این مسئله این است که موسیقی باعث تحریک سایر اعصاب حسی می گردد که مغز را از تمرکز و دریافت صرف محرکهای درد، باز می دارد. به عنوان مثال کودکی که به علت سوختگی می بایست 3 بار در روز تعویض لباس می شد، به علت درد زیاد این فرآیند استرس زیادی داشته و حاضر به همکاری نمی شد، ولی با درمان یک موسیقی درمانگر، اقدامات لازم برای کاهش استرس او صورت گرفته و نتیجتا موسیقی به او کمک کرد که درد را بهتر تحمل کند در تحقیقی دیگر در کانادا بر روی کودکان دارای سرطان مشخص شده است که موسیقی درمانی باعث کاهش اضطراب و راحتی بیشتر آنان شده است. در این تحقیق ابزارهای سنجش شامل مقیاس میزان درد، پرسش از والدین درباره­ی چگونگی حالت و رفتار کودک پس از موسیقی درمانی و نیز پرسشنامه هایی درباره موثر بودن موسیقی درمانی از کودکان، والدین و کادر درمان بوده است که تقریبا همگی بر مثبت بودن اقدامات موسیقی درمانی تاکید داشتند. (قربانی ،1390)


خدمات مشاوره در زمینه مدیریت انرژی در ساختمانها:

خدمات مشاوره در زمینه مدیریت انرژی در ساختمان‌های موجود: 1- اثبات ضرورت ممیزی انرژی در مدیریت ساختمان. 2- ممیزی انرژی تفضیلی در ساختمان. 3- برگزاری و ارائه کارگاه‌های آموزشی آگاه سازی برای افراد ذیربط. 4- مشاوره جهت استفاده از طرح یارائه سود تسهیلات برای بهینه سازی مصرف انرژی. 5- بررسی استفاده از BMS و سیستم…


-طراحی مجتمع تجاری-تفریحی با رویکرد طبیعت گرایی با تاکید بر سازو

سیستم های سازه نوین سیستم کابلی مقاومت کشتی زیاد فولاد همراه با کارایی کشش ساده، باعث می‌شود که کابل فولادی به عنوان یک عنصر سازه‌ای  ایده‌آل برای پوشاندن دهانه‌های بزرگ به کار رود. طراحی در این سیستم یا بر اساس طرح پایه‌های انتقال دهنده (قوس، ستون و تیر)  و یا بر اساس طرح کابل های…


عصاره هیدروالکلی افتیمون و قارچ گانودرما بر لاین سلولی MCF7 سرطا

عصاره هیدروالکلی افتیمون و قارچ گانودرما بر لاین سلولی MCF7 سرطان پستان و لاین سلولVero اپی¬تلیالی کلیه

توجه کنید که عکس ها در سایت درج نمی شوند و فقط در فایل دانلودی وجود دارد

 

پروتواونکوژن­ها ژن­های طبیعی هستند که دستور را در کنترل تقسیم سلولی صادر می­کنند. اگر پروتواونکوژنی دچار تغییر در ماده ژنتیکی خود شود به اونکوژن تبدیل می­شود که سلول را وادار به تقسیم و تکثیر مکرر و خارج از کنترل می­نماید، اونکوژن­ها سبب می­شوند که سلول در چرخه سلولی باقی بماند و به تکثیر مکرر خود ادامه دهد مثل اتومبیلی که در یک آزاد راه قرار گرفته و راننده مرتب پدال گاز را فشار می­دهد. از شناخته شده ترین پروتواونکوژن­ها می­توان  C-myc ,Her2/neuو Cyclin D اشاره نمود (میرمالکی و الهام کنی ، 1388).

دانلود متن کامل پایان نامه :

بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی افتیمون و قارچ گانودرما بر لاین سلولی MCF7 سرطان پستان و لاین سلولVero اپی¬تلیالی کلیه در محیط کشت انتخابی

2-1-2-2- ژن­های سرکوب کننده تومور

در مقابل ژن­هایی که فرمان حرکت را صادر می­کنند ژن­های دیگری نیز وجود دارند که فرمان ایست می­دهند و در واقع مثل ترمز اتومبیل عمل می­کنند. اگر سلولی دچار جهش در ژن­های سرکوب کننده خود شود توانایی توقف را از دست می­دهد. توقف برای سلول­ها الزامی است چرا که توقف رشد و تکثیر به سلول­ها اجازه می­دهد که هرگونه آسیب به DNA را کشف و ترمیم نماید و این ترمیم باید قبل از ورود سلول به مرحله بعدی تکثیر سلولی انجام شود تا از ورود سلول­های بیمار به مرحله بعدی رشد پیشگیری شود در غیر این صورت DNA نا­سالم کپی شده و 2 سلول دختری بیمار پدید می­آورد و این پدیده به صورت یک جهش دائمی در تولید سلول­های جدید تداوم می­یابد. بنابراین یکی از عملکردهای ژن­های سرکوب کننده تومور حفظ سلامتی DNA است. یک نمونه بارز از ژن­های سرکوب کننده تومور ژن P53 است که شایع­ترین تغییر ژنتیکی یافت شده در سلول سرطان پستان می­باشد (اینگورسون[1]، 1999). ژن P53 در حالت طبیعی به سلولی که DNA آن دچار آسیب شده باشد فرمان توقف تکثیر می­دهد تا آسیب وارده را اصلاح نماید و اگر سلول نتواند آسیب وارده را اصلاح نماید فرمان خودکشی (Apoptosis) را صادر می­کند، اگر ژن P53 آسیب ببیند و عملکردش مختل شود سلولی که DNA آن آسیب دیده به تکثیر خود ادامه می­دهد و سلول­های غیر طبیعی بیشتری تولید می­کند به همین دلیل به P53 نسبت نگهبان ژنوم داده اند که یا اعمال اثرات خود در مرحله G1-S در چرخه سلولی از سلول در برابر آسیب حمایت می­کند (مالکین و همکاران[2]،1999). P53 یک نقش محوری در کنترل چرخه سلولی بر عهده دارد چرا که عملکرد طبیعی این ژن نه­تنها باعث تشخیص موارد آسیب وارد به DNA می­شود بلکه سلول را وادار می­کند وارد یک مرحله وقفه شود تا بتواند آسیب را ترمیم نماید و اگر سلول نتوانست آسیب DNA خود را ترمیم نماید P53 به سلول فرمان خودکشی یا آپوپتوز می­دهد تا ژن جهش یافته به سلول دختری منتقل نشود. آسیب به ژن P53 در اکثر موارد به صورت اکتسابی در طول زندگی فرد رخ می­دهد ولی در موارد نادری سرطان­های تک­گیر پستان (Sporadic Breast Cancer) را شامل می­شود (لی و همکاران[3]،1998) (شکل2-2).

 

شکل (2-2) میزان شیوع سرطان تک گیر پستان

 

 

2-1-3- علل و عوامل موثر در ایجاد سرطان پستان

سرطان یک بیماری ژنتیکی است البته این مفهوم نباید با اینکه سرطان یک بیماری ارثی (Hereditary) است اشتباه گرفته شود که این دو مفهوم عمیقا با هم متفاوتند. بیماری­های ارثی بیماری­هایی هستند که از والدین به فرزندان از طریق به ارث رسیدن یک ژن معیوب منتقل می­شوند اگرچه در موارد نادری سرطان نیز به ارث می­رسد (مثل رتینوبلاستوما که یک توده بدخیم و نادر در توده چشم کودکان است) ولی این یک استثنا برای قانون کلی عدم توارثی بودن سرطان است و اغلب سرطان­ها ارثی نیستند هر چند برخی از سرطان­ها مثل سرطان پستان ممکن است یک جزء توارثی برای ابتلا به این بیماری وجود داشته باشد (استعداد ابتلا) به هر حال همه سرطان­ها منجمله سرطان پستان منشا ژنتیکی دارند یعنی در اثر عملکرد غیر طبیعی ژن­ها بوجود می­آیند (استارتون و رحمان[4]، 2008).

2-1-3- 1- علل و عوامل محیطی

خطر ابتلا به سرطان پستان با افزایش سن افزایش می­یابد. به عنوان مثال خطر ابتلا به این بیماری بعداز سنین 50-40 سالگی افزایش می­یابد (شمسا و محققی، 2007). نتایج این تحقیقات نشان می­دهد که این سن در کشور ما حدود 15-10 سال کمتر از سایر کشور­هاست (موسوی، 2007).

2-1-3-1-1- ارتباط سن با زیست شناسی سرطان پستان

مطالعات نشان داده­اند که زیست شناسی و رفتار بالینی سرطان پستان به طور واضح و مشخص تحت تاثیر سن فرد و زمان تشخیص بیماری می­باشد به طوری که سرطان پستان اگر در سنین قبل از 40 سالگی تظاهر کند از نظر بالینی تهاجمی­تر است و احتمال متاستاز دادن آن بیشتر است و میزان بقا بیمار (Survival) کمتر از مبتلایان مسن­تر خواهد بود (بنز و همکاران[5]، 2003). برخی نشانگرهای زیستی (Biomarker) که معرف خطر عود موضعی یا انتشار سیستمیک هستند مثل Endothelial Growgh Facto (VEGF)  Vascular و Urokinase Like Plasminigen Activator (UPA) و کاتپسین D ارتباط معنی داری با سن بیماری ندارند ولی سایر نشانگرهای زیستی که نشان­دهنده ناپایداری ژنتیک هستند مثل میزان تمایز هسته، آنوپلوئیدی، P53 و یا آنهایی که سرعت رشد تومور را نشان می­دهند مثل Ki-67 و Her-2 ارتباط معکوس و معناداری با سن بیمار در زمان تشخیص سرطان پستان دارند. یعنی در مبتلایان مسن تر از 40 سال میزان نشانگرهای رشد، کاهش واضحی را نشان می­دهد (کلوبر[6]، 2006). بافت پستان انسان مراحل متعددی از تکثیر، تمایز و پسرفت (Regression) را طی می­کند که توسط تغییر در سطح هورمون در گردش خون و طی دوره­های قاعدگی و کهولت ایجاد می­شود، هورمون­های تخمدانی به خصوص استروژن نقش کلیدی در سبب شناسی و زیست شناسی سرطان پستان ایفا می­کند (ایجلین و همکاران[7]، 2006). استروژن­ها نقش بسیار مهمی در ایجاد و پیشرفت سرطان پستان برعهده دارد، این تاثیر در سه تا از قطعی ترین عوامل خطر (Risk Factor) سرطان پستان که با تغییرات ترشح استروژن مرتبط­اند منعکس می­شود. این سه عامل خطر عبارتنداز: سن زمان اولین قاعدگی (منارک) ، سن زمان یائسگی و سن در زمان اولین حاملگی با دوره کامل (Full Term) در حدود 60 درصد سرطان پستان از نظر گیرنده­های استروژنی مثبت است (+ER) این تومورها سرعت رشد کمتری دارند معمولا به خوبی تمایز پیدا می­کنند و طول عمر بدون بیماری (DFS) طولانی­تری را برای بیمار رقم می­زند (شاو و براون[8]، 2004). در معرض استروژن بودن در طول زندگی نقش مهمی در تعیین خطر ابتلا به سرطان پستان ایفا می­کند به همین دلیل است که منارک زودرس و یائسگی دیررس از عوامل خطر ابتلای به سرطان پستان هستند چراکه فرد در طول زندگی خود مدت بیشتری در معرض استروژن بوده است و نیز به همین دلیل است که چاقی نیز به عنوان یک عامل خطر برای سرطان پستان به شمار می­رود به خصوص اگر چاقی پس از سنین یائسگی باشد چرا که در این سنین بافت چربی منبع اصلی تولید استروژن در بدن است و بدن افراد چاق در معرض استروژن بیشتری قرار دارد (هانگ وهمکاران[9]، 2005).

2-1-3-1-2- بافت چربی

البته در برخی از تحقیقات نشان داده شده است که ترکیباتی تحت عنوان Adipokines شامل Leptin و Adiponectin که از بافت چربی ترشح می­شوند در زیست شناختی سرطان پستان در افراد چاق نقش دارند. این عوامل با فعال کردن گیرنده­های استروژنی و افزایش رشد سلول­ها از طریق القای تولید عروق جدید (Angiogenesis) در ایجاد سرطان پستان در افراد چاق اثر دارند این عوامل در کاربری مهار آنها در جهت مداخلات درمانی در سرطان پستان شایان توجه است (وناداویس و رز[10]، 2007).

[1] . Ingvarsson

[2] . Malkin, et al

[3] . Li, et al

[4] . Startton & Rahman

[5] . Benz, et al

[6] . Klauber

[7] . Eigeliene, et al

[8] . Shao & Brown

[9] . Huang, et al

[10] . Vona Davis & Rose