سازمانها در عصر حاضر در محیطی پویا، پرابهام و متغیر فعالیت میکنند. یکی از بارزترین ویژگیهای عصر حاضر، تغییرات و تحولات شگرف و مداومی است که در شرایط اجتماعی و فرهنگی(نظیر تحولات در طرز تفکر، ایدئولوژی، ارزشهای اجتماعی)، سیاسی؛ اقتصادی، تکنولوژیکی و فراملی آنها روی میدهد (کردناییچ،53:1383-67). پویاییهای محیطی و رقابت فزاینده سازمانها را برآن داشته است تا جهت فعالیت، رقابت پذیرتر شده و رضایت مشتریان خود را بدست آورده و از طرفی مشتریان جدید کسب کنند(ریچارد و ساسر[1]، 1999: 21-23). در این محیط رقابتی توجه زیادی به تأثیر رضایتمندی مشتری, تعهد و نگهداری(ماندگاری) مشتریان شدهاست و روشهای جدیدی را نیز برای نیل به این اهداف به کار گرفتهاند. تئوریهای بازاریابی در بلندمدت به این نتیجه رسیدهاند که شرکتهایی که بر نیازهای مشتریان تمرکز نمودهاند موقعیت بهتری داشتهاند و در بلندمدت نیز نسبت به شرکتهایی که این کار را انجام ندادهاند با موفقیت بیشتری عمل نمودهاند(میرویسی، 88:11).
در همین زمینه، توجه به ارزشها و نگرشهای افراد سازمان، از مهمترین عوامل مؤثر بر دستیابی به اهداف سازمان است و تعهد سازمانی افراد که نگرش و احساس درونی فرد به سازمان است، در عملکرد، وفاداری و قضاوتهای وی نسبت به سازمان تأثیر دارد(مقیمی،1380). زمانیکه تعاملات کارکنان و مشتریان در سطح بالایی باشد، احساس رضایت بیشتری خواهند داشت. کلر، لینچ، الینگر، اوزمنت و کالنتون[2] (2006) بیان داشتند تنها زمانی کارکنان این تعاملات و روابط را با مشتریان توسعه میدهند که با آنان به عنوان یک دارایی مهم برخورد شود و آنها در طراحی اهداف کلان مشارکت داشته باشند و زمانیکه این نوع بینش و نگاه نسبت به مشتریان درونی وجود داشته باشد رویکردهای مشتریمدارانه سازمان تقویت میشود و رضایت مشتریان حاصل میشود(کلر و همکاران[3]، 2006: 109- 137).
دانلود متن کامل از لینک زیر :
مشتریگرایی[4] عمدتا” مرتبط با رفاه مشتریان میباشد(آیو و منگیوس[5]، 2007: 1022- 1034). شنیدن صدای مشتریان و ارائه کالا و خدمات متناسب با بهترین و برترین علائق و خواستههای مشتری در این راستا میباشد(اسلاتر و نارور[6]، 1994: 45- 55؛ دشپانده و همکاران[7]، 1993، 23- 37؛ دشپانده وهمکاران[8]، 1989، 3- 15؛ شاپیرو[9]، 1988: 119- 125) مشتریگرایی عمدتا خود را از طریق اولویتگذاری تخصیص منابع بر مبنای فراهم کردن ارزش برتر و رضایت مشتری آشکار میسازد(نارور و اسلاتر[10]، 1990: 20-35؛ نوبل و همکاران[11]، 2002: 25- 39). محققان در حوزه بازاریابی، مشتریگرایی را از دو منظر مینگرد: عنصری از فرهنگ سازمانی(دشپانده و همکاران، 1993: 23- 37) و یا رفتار/ رویکرد استراتژیک سازمان(جاورسکی و کوهلی[12]، 1993: 53- 70؛ گاتیگنون و ایکسوریب[13]، 1997: 77- 90). نوبل و همکارانش(2002) رویکرد فرهنگ رقابتی را پیشنهاد کردند که رویکرد استراتژیک مشتریگرایی را به عنوان یک زیر بعدی از فرهنگ سازمانی مورد بررسی قرار میدهد(نوبل و همکاران، 2002: 25- 39).
بازاریابی داخلی[14] از ابزارها و اقدامات حیاتی در این راستا میباشد که به کارکنان به عنوان مشتریان درونی مینگرد و بر این فرض قرار دارد که تا زمانیکه نیازها و خواستههای مشتریان درونی برآورده نشود، ارضای نیازهای مشتریان بیرونی ممکن نخواهد بود. بازاریابی داخلی مفهومی است که در این راستا میتواند به کارکنان و سازمان در دستیابی به اهداف بسیار تسهیل کننده باشد.
شناخت و پیشبینی نیازهای مشتریان برای بنگاه اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار است. مشتری به عنوان عاملی کلیدی و محوری در بقای آنها ایفای نقش میکند و جهتگیری کلیه اهداف، استراتژیها و منابع حول محور جذب و نگهداری مشتری میباشد. حفظ و تقویت وفاداری مشتریان برای شرکتهایی که دغدغه حفظ و توسعه جایگاه رقابتی خویش را در بازار دارند، چالشی استراتژیک تلقی میشود(ساتون و کلین[15]، 2003).
1-2 بیان مساله تحقیق:
امروزه با پیشرفت فناوری و رقابتی تر شدن شرایط بازار در بخش های مختلف تولیدی و خدماتی ، مشتری راضی و وفادار به عنوان سرمایه اصلی هر شرکتی محسوب می شود. درک بازار با برنامه ریزی و اتخاذ استراتژی های مناسب جهت وفادار کردن مشتریان و افزایش نرخ وفاداری آن ها ، منافع بلند مدت برای سازمان ها به وجود می آورد. به همین سبب بازاریابی سعی دارد تا ارتباط تنگاتنگی را با مشتریان برقرار کند و با این کار ، با دقت و به قدر کفایت به نیازهای مشتریان پی برده و آن ها را برطرف سازد. در این میان کیفیت از اهمیت زیادی برخوردار است ،چرا که بر کاهش هزینه ها، افزایش رضایت مندی، حفظ و نگهداری مشتری ، افزایش سودآوری و تبلیغات دهان به دهان تأثیر قابل توجهی دارد. (لائو و همکاران[16]،545:2004).
مشتریان هر سازمان در کانون توجه آن سازمان قرار دارند ،از این رو درک و فهم انتظارات مشتریان به منظور ارضای نیازهایشان و ارائه خدمات مناسب و حتی فراتر از انتظارات آنها برای سازمان های خدماتی امری اجتناب ناپذیر است(دوتا و دوتا[17]،2009). که این امر به نوبه ی خود سبب ایجاد وفاداری در آنها می شود(فارینگتون و همکاران[18]،2009).
اکنون در اقتصاد جهانی مشتریان بقای شرکت را رقم میزنند، شرکتها دیگر نمیتوانند نسبت به انتظارات و خواستههای مشتریان بیتفاوت باشند. آنها باید همه فعالیتها و توانمندیهای خود را متوجه رضایت مشتری [19] کنند، چرا که تنها منبع برگشت سرمایه مشتریان هستند. سازماندهی نظام توزیع از مسائل مهم اقتصاد و بازرگانی کشور است، در برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی کشور، اصلاح شبکههای توزیع در جهت به حداقل رساندن هزینه توزیع، تعداد واسطهها و تأمین حمایت قضایی از حقوق مصرفکنندگان شامل حق برخورداری از کالا و خدمات ایمن و سالم، حق برخورداری از اطلاعات، مطرح گردیده است. این مهم بدون توجه لازم و کافی به مشتری، قطعاً با شکست مواجه خواهد شد. لذا تمامی فعالیتهای نرمافزاری و سختافزاری، باید نشانگر خواست و انتظار مشتری باشد(لازارویس و همکاران[20]، 2007: 7- 28). در این راستا نقش کارکنان به عنوان واسطههایی میان سازمان و مشتریان میتواند حائز اهمیت جلوهگر شود و تاثیر بسزایی بر رابطه مشتری و موسسه داشته باشد(ریچهلد و ساسر[21]، 1999: 23- 31). بنابراین لزوم توجه بر نیروی انسانی و تامین نیازها و خواستههای آنها اصل اول رقابت در عصر رقابتی امروز میباشد. تا زمانیکه نیازها و خواستههای نیروی انسانی سازمان(مشتریان درونی) تامین و برآورده نشود، کسب رضایت و وفاداری مشتریان بیرونی امر غیرممکن خواهد بود. از مهمترین رویکردها که میتواند به سازمان در این راستا کمک کند، بازاریابی درونی میباشد(هاگ و کاتر[22]، 2000: 109- 124). بازاریابی درونی از ابزارها و اقدامات حیاتی در این راستا میباشد که به کارکنان به عنوان مشتریان درونی مینگرد و بر این مفروضه قرار دارد که تا زمانیکه نیازها و خواستههای مشتریان درونی برآورده نشود، ارضای نیازهای مشتریان بیرونی ممکن نخواهد بود. بازاریابی درونی مفهومی است که در این راستا میتواند به کارکنان و سازمان در دستیابی به اهداف بسیار تسهیل کننده باشد.
[1] Richheld And Sasser
[2] Keller., Lynch, Ellinger, Ozment, And Calantone
[3] Keller, S.B., Lynch, D.E., Ellinger, A.E., Ozment, J. And Calantone, R
[4] Customer Orientation
[5] Auh, S., And Menguc, B.
[6] Slater, Stanley F. And John C. Narver
[7] Deshpande, R., Faley, J.U., & Webster, F. E
[8] Deshpande, R., & Webster, F. E
[9] Shapiro, Benson P
[10] Narver J.C., Slater, S.F
[11] Noble, C. H., Sinha, R.K., & Kumar, A.
[12] Jaworski, Bernard J. And Ajay K. Kohli
[13] Gatignon, H., & Xureb, J
[14] Internal Marketing (Im)
[15] Sutton & Klein
16-Law et al
11-Dutta & Dutta
1-Farrington et al
[19] Customer Satisfaction
[20] Lazarevic & Et Al
[21] Richheld & Sasser
[22] Hogg, G. Carter, C.