مقایسه سیستم استنتاج فازی و شبکه عصبیفازی در مدلسازی بهرهوری صنا
پایاننامه . موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی و غیر دولتی جهاد دانشگاهی استان یزد - دانشکده علوم انسانی . 1391 . کارشناسی ارشد
موضوع: علوم انسانی >
بهرهوری مفهومی جامع و کلی است که افزایش آن به عنوان یک ضرورت، جهت ارتقای سطح زندگی، رفاه بیشتر، آرامش و آسایش انسانها مطرح و هدفی اساس برای همه کشورهای جهان محسوب میشود. از سوی دیگر افزایش بهرهوری، بر شاخصهای اقتصادی جامعه مانند افزایش تولید، کاهش تورم، افزایش سطح اشتغال و توان رقابتی کشورها نیز تأثیر میگذارد. بنابراین بسیاری از کشورها بهویژه کشورهای در حال توسعه با انجام سرمایهگذاریهای گسترده، به دنبال ارزشافزوده بالاتر و به دنبال آن بهرهوری بیشتر و در نهایت دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی بالاتر هستند. در این تحقیق به مدلسازی بهرهوری کارگاههای صنعتی ده نفر و بیشتر در صنعت غذا پرداخته شده است(البته در قسمت ضمیمه مدلسازی صنعت نساجی هم ارائه شده است). در ابتدا بر اساس معیارهای تعداد شاغلان و موجودی سرمایه، کارگاههایی که پتانسیل بهرهوری بالا دارند را جدا کرده، سپس به بررسی آن کارگاهها با استفاده متغیرهای هزینهای و انواع ترکیب نیروی انسانی پرداخته شده است. روشهای مورد استفاده جهت مدلسازی، دادهکاوی و سیستم استنتاج فازی از یکسو و شبکه عصبیفازی از سوی دیگر است. نتایج تحقیق نشان داد که در این صنعت تنها 48% از کارگاههایی که پتانسیل بهرهوری بالا را داشتند توانستند به آن دست یابند. همچنین سایر یافتهها نشان داد که در میان متغیرهای هزینهای، جبران خدمات، هزینه مواد اولیه، سرمایهگذار و هزینه انرژی مصرفی و در میان متغیرهای مربوط به نیروی انسانی، تعداد شاغلان تولیدی، تعداد شاغلان مرد و تعداد شاغلان با تحصیلات عالی به ترتیب از اهمیت بالاتری در این صنعت برخوردار هستند. همچنین مقایسه سیستم استنتاج فازی و شبکه عصبیفازی نشان از برتری نسبی شبکه عصبیفازی دارد، اما سیستم استنتاج فازی بر خلاف شبکه عصبیفازی روابط بین متغیرها را به تحلیلگر نشان میدهد یا به عبارتی سیستم استنتاج فازی بر خلاف شبکه عصبیفازی جعبه سفید است.