عنوان پایان نامه : نقد ساختارگرایان? فیلمنامه¬های علی حاتمی
یک صفحه از متن پایان نامه فقط برای نمونه :
خدا قایم نبود،از خلق خدام قایم نکردم،میگن میخوادت،میگم من باید بخوام که میخوام،خواستن او دیگه حکایت خودشه و دلش.
حبیب: دل من پیش توئه.
فروغالزمان:میگن پس چرا پا پیش نمیگذاره
حبیب: بگو یه برادر علیل داره،همه رفتن سی زندگی خودشون، بگو میمونه حبیب،حبیب هم باید قوم و خویش و یار و غار و کس و کار اون باشه،اونه که بیکسه.
فروغالزمان: اگه تو بخوای،من به خوبی تو و بدی اون میسازم،تر و خشکش میکنم،اگه بخواد سرشم میجورم،تو که یار بیکسونی،حبیب عالم،من از همه بیکسترم.
حبیب: تنهایی تو و اون توفیر داره،مثل تنهایی من و خدا،خدام تنهاست.» (مرکز:580-581)
* «فروغالزمان و حبیبدر حیاط مشغول قدم زدن و صحبت هستند.
فروغ: خواستم تو خونه ببریمون گردش،بیحجاب،شونه به شونه،انگار زن و شوهرا،آخرین مد جورناله،برای شما برم کردم،…» (مرکز:604)
- «فروغالزمان» شخصیتی است صبور،آنقدر که به امید ازدواج با «حبیب» ده،چهارده سال در آن خانه مقیم میشود؛ «مهمان چند روزه،چند ساله شد.»
* «حبیب: هوا سرده،یه چیزی تنت کن.»
پی بردن به شخصیت منطقی و محکم «حبیب» و ایمان آوردن به اینکه او به خاطر تمایلات عاطفی شخصی و لذات طبیعی از تعهد و مسئولیتی که پذیرفته،یعنی سرپرستی «مجید» شانه خالی نمیکند،از طریق شخصیت «فروغالزمان» و دیالوگهایش به حصول میپیوندد.پس نویسنده از طریق قرار دادن شخصیتی احساسی در برابر شخصیت «حبیب»، قصد دارد او را فردی متعهد و مسئولیتپذیر معرفی نماید؛این شیوه، همان معرفی یک ضد توسط ضدش است.
اهمیت دیگر شخصیت «فروغالزمان» در حادثهسازی او است.هنگامی که قصد عزیمت به مشهد مقدس را دارد، «مجید» از سر علاقه و همدردی با او به دنبالش میرود و برای منصرف کردن او از رفتن،مجبور میشود راز ازدواج خود را به او بگوید تا خیال او را از این بابت که دیگر «خار راه» وصال او و «حبیب» نمیشود، آسوده گرداند.
دانلود رایگان فایل دموی این پایان نامه(فقط حاوی ده صفحه از صفحات پایان نامه با فرمت ورد):
پایان نامه نقد ساختارگرایان? فیلمنامه های علی حاتمی
دانلود رایگان فایل دموی این پایان نامه(فقط حاوی ده صفحه از صفحات پایان نامه با فرمت پی دی اف):