بررسی و نقد پایان نامه ها

-طراحی مجتمع تجاری-تفریحی با رویکرد طبیعت گرایی با تاکید بر سازو

-طراحی مجتمع تجاری-تفریحی با رویکرد طبیعت گرایی با تاکید بر سازواره های طبیعی

پایداری در مراکز خرید

ساختمان نه تنها برای تأسیسات به مقدار زیادی انرژی نیاز دارد ؛ بلکه فرایند تولید اجزای ساختمان مثل فولاد ، شیشه ، آلومینیوم ، پلاستیک یا چوب ، علاوه بر مصرف انرژی در ساختمان ، در فرآیند تولید ، حمل و نقل و نصب نیز عامل افزایش آلودگی محیط به شمار می روند . کاربرد مصالح ساختمانی تجدیدپذیر و نیز بازیافت نخاله ها و مصالح ساختمانی فرسوده از رویکردهای پایداری در صنعت ساختمان می باشد(رضایی، 1388: 41). استفاده از انرژی های تجدیدپذیر مانند خورشید و باد به وسیله سلول های خورشیدی و توربین های بادی ، از روش های نوین به شمار می آید .

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع ارشد معماری : طراحی مجتمع تجاریتفریحی با رویکرد طبیعت گرایی با تاکید بر سازواره های طبیعی

در مراکز تجاری، تنظیم درجه حرارت فضای داخلی ساختمان از عوامل مهم آسایش حرارتی به شما می رود . از آنجا که این مراکز به مدت طولانی در طی روز مورد استفاده قرار می گیرند ، لازم است ضوابط مشخصی برای تقلیل مصرف انرژی در نظر گرفته شود . از این رو چگونگی ساخت ابنیه به منظور تقلیل در مصرف انرژی در ساختمان، اعم از صنعتی یا غیر صنعتی باید به گونه ای باشد که هم از نظر طرح های تهیه شده و هم از نظر مصالح به کار گرفته شده ، تدابیر و پیش بینی هایی به عمل آید . تدابیر و پیش بینی های لازم عبارتند از :

  • با توجه به اقلیم خاص هر منطقه ، ایزوله کردن سقف ها و دیوارهای جانبی ، با استفاده از عایق پشم سنگ و یا فوم پلی استایرین برای جلوگیری از نفوذ انرژی گرمایی به داخل و خروج هوای مناسب به خارج توصیه می گردد .
  • بازشوها باید به وسیله کرکره ها و نورشکن ها و یا سایر روش ها جهت جلوگیری از گرم شدن بیش از حد داخل مجموعه پوشیده شوند و مصالح دیوارهای خارج از نوع مجوف انتخاب گردند.
  • جهت هدایت نور طبیعی به داخل فضا ، بهتر است از نور شمال یا نور غیر مستقیم استفاده شود.
  • کاشت درختان و ایجاد پوشش گیاهی مناسب با نگهداری صحیح ، به دفع گرما و جلوگیری از نفوذ گرد و غبار کمک می نماید .
  • از سطوح شیشه ای بزرگ در نمای ساختمان استفاده نشود .
  • نمای ساختمان از سطوح با رنگ های روشن باشد .
  • آن قسمت از نمای بیرونی مجتمع تجاری که دارای ویترین می باشد ؛ به صورت رواق (سرپوشیده) طراحی شود .
  • کف مجتمع های تجاری حداقل5 متر بالاتر از سطح زمین باشد .
  • احداث بالکن در داخل واحد تجاری در صورتی مجاز است که در واحدهای کمتر از 10 متر مربع ، ‌ارتفاع باقیمانده کمتر از 40 متر نشود .
  • سیستم تأسیسات مجتمع های تجاری باید از نوع سیستم مرکزی خنک کننده باشد و استفاده از کولر گازی مجاز نیست . بر حسب مورد واحدهایی که با فضای باز ارتباط دارند و از کولر گازی استفاده می کنند ؛ باید کولر به گونه ای قرار گیرد که در معرض دید همگان نباشد .
  • ورودی به داخل واحدهای تجاری کوچک می بایست حداقل 1 متر عرض داشته باشد .
  • در طراحی مجتمع های تجاری استفاده از لابی ها و محوطه های باز داخلی الزامی است .
  • مجتمع های تجاری باید دارای نور کافی و مناسب برای ویترین ها و فضاهای ارتباطی داخلی باشند و استفاده از نور مستقیم بیرون الزامی نیست .
  • کلیه راه های ارتباطی بین دو یا چند واحد تجاری که در ارتباط با یکدیگر قرار دارند باید مسقف باشند .
  • از ایجاد پنجره در نمای شرقی و غربی به خصوص نمای غربی اجتناب شود ؛ در غیر این صورت می بایست تعداد پنجره ها محدود گردد و در صورت استفاده ، سایه بان عمودی برای آنها پیش بینی شود .
  • در پنجره ها از شیشه های دوجداره استفاده شود .
  • سرمایش نیز همچون گرمایش مستلزم مصرف انرژی است . علاوه بر از دست رفتن ذخایر تجدید نشدنی ، سبب آلودگی محیط می گردند . به این ترتیب نقش عایق کاری ساختمان ها با توجه به شرایط اقلیمی حاکم بر منطقه آشکار می شود .
  • بهتر است اجرای سقف به صورتی باشد که بتواند قسمت زیادی از انرژی گرمایی آفتاب را منعکس نماید. عایق بندی سقف با استفاده از مصالحی نظیر پشم سنگ ، یونولیت و یا فوم پلی استایرین ، از اتلاف انرژی جلوگیری به عمل آورد .

47-معماری داخلی در مراکز تجاری

هنر و زیبایی همیشه در ارتباط با هم  بوده اند . نیاز بشر به زیبایی به عنوان جزیی از فرهنگ بشر به شمار می رود . هنر معماری داخلی فعالیتی ساختمانی است که در کالبد معماری تبیین شده است ؛ اما کارهایی مانند طراحی مبلمان ، عناصر متحرک داخل  ساختمان و همچنین نحوه چیدمان آنها در حیطه این رشته قرار می گیرد .

از دیدگاه و منظر فنی ، نقش معماری داخلی در وهله اول راحت سازی و آرامش در شکل و حرکت زندگی انسان است ( کسرایی، 1385: 17-18) . عناصر اصلی در طراحی داخلی علاوه  بر مبلمان ، شامل نورپردازی ، فرم و رنگ در فضا نیز می باشد .

47-1-نورپردازی

نور وسیله ای برای ایجاد فرم و فضا ، کیفیت و کمیت است و رنگ نور نیز بر مشاهده ، درک حجم و جرم در ساختمان مؤثر است.

ورود نور طبیعی به ساختمان می تواند نتیجه تصمیمات طراحی روی نما و مقطع ساختمان باشد که با منعکس کردن و فیلتر گذاشتن بر روی آن می توان جلوه های خاصی از نمایش نور و رنگ را درک نمود . نوری آن می توان جلوه های خاصی از نمایش نور و رنگ را درک نمود. نوری که از یک طرف پس از تعدیل شدن توسط پرده وارد فضا می شود با نوری که مستقیماً از بالا تایید می شود ؛ متفاوت است . هر دوی اینها نیز با نوری که قبل از ورود به فضا در پوسته ساختمان منعکس می شود کاملاً متفاوت می باشند . مفاهیمی چون اندازه ، موقعیت ، جهت قرارگیری ساختمان ، شکل ، پوسته و بافت سطحی ، می توانند در طراحی نور ساختمان مؤثر باشند . نور طبیعی می تواند سازه ، هندسه ، سلسله مراتب، ارتباط جزء به کل و سیر کولاسیون حرکتی را تقویت نماید (سیدصدر، 1385: 119) .

مقاله


پایان نامه اجزای سرمایه های فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری،

پایان نامه اجزای سرمایه های فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری،سرمایه مشتری) و اثر بر عملکرد سازمانی

سرمایه انسانی یکی از مهمترین و به عبارتی مهمترین نوع داراییهای دانشی یا فکری در سازمان است بخاطر اینکه ؛ این داراییها منبع خلاقیت است. این نوع داراییها دانشی ضمنی در افراد داخل یک سازمان قراردارد که یکی از عوامل حیاتی اثر گذار بر روی عملکرد هر شرکتی است . اما باید توجه داشت که وجود این داراییهای دانشی به تنهایی برای تحقق عملکرد یک شرکت کافی نیست. هدف شرکتها باید این باشد که این نوع داراییهای دانشی ضمنی را به صورت و شکل دانش صریح برای تمامی سطوح سازمان تبدیل کنند در غیر اینصورت امکان وجود و خلق هیچ گونه ارزش سازمانی وجود نخواهد داشت. سرمایه انسانی ترکیبی تجمعی از دانش عمومی و حرفه ای کارکنان و تواناییهای رهبری و تواناییهای حل مشکل و ریسک پذیری است .آنچه از این تعریف مشخص است این است که سنجش این نوع سرمایه با این اجزا خیلی مشکل است. این نوع سرمایه در یک شرکت ؛ خلاقیت عملیاتی داراییهای مشهود ( تجهیزات و ابزارها ) را ارتقا می دهد و داراییهای نامشهود را فعال می کند .در شرکتهای موفق به منظور افزایش وبهبود بینش و تواناییهاو تجربیات برای رقابت در محیط متغیر امروزی ؛  سرمایه گذاریهایی برروی کارکنان به صورت می گیرد (Bozbura,2004) .باید این نکته را اضافه کرد که مالکیت این نوع سرمایه در اختیار شرکتها نیست و خروج افراد از سازمان منجر به از دست رفتن حافظه سازمانی می شود که یک نوع تهدید برای سازمان محسوب می شود (Bontis etal.,2000). تجربه نشان داده است که افزایش تواناییها و قابلیتهای کارکنان دارای اثر مستقیمی برروی نتایج مالی شرکت است و همچنین سرمایه انسانی با عملکرد شرکت رابطه مستقیمی دارد (Becker etal.,2001).

 

.دانلود پایان نامه روابط متقابل میان اجزای سرمایه های فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری،سرمایه مشتری) واثرات این سرمایه ها فکری بر عملکرد سازمانی 

تعاریف دیگر و نام های دیگر برای سرمایه انسانی :

  • سرمایه انسانی نمایانگر و نشان دهنده ذخیره دانش یک سازمان است که بصورت کارکنان سازمان تجلی می یابد. همچنین سرمایه انسانی ؛ نیز بصورت توانایی جمعی یک سازمان برای استخراج بهترین راه حلها از دانش افراد آن نیز تعریف شده است ( Bontis,1998 ).
  • کارکنان یک سازمان سرمایه فکری را از طریق شایستگی ها و طرزفکرهایشان و زیرکی فکری تولید می کنند که این شایستگی های سازمان شامل مهارتها و تحصیلات است و طرزفکرهای کارکنان که اجزای رفتاری کارکنان را پوشش می دهد. زیرکی فکری یک فرد را قادر می سازد تا عملیات راتغییر دهد و راه حلهای نوآورانه ای را برای مشکلات سازمانی در نظر گیرد (Roos etal.,1997).
  • هدسون[1] سرمایه انسانی را بصورت ترکیبی از وراثت ژنتیکی و تحصیلات و تجربه وطرزفکرهای کارکنان درباره زندگی وکسب وکار تعریف می کند.(Bontis etal.,2000 ).
  • سرمایه انسانی بصورت پتانسیل های بالقوه و اساسی یک سازمان  نیز تعریف شده است(Seetharaman etal., 2002).

[1] -Hudson


پایان نامه (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری،سرمایه مشتری) و عملکرد

پایان نامه (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری،سرمایه مشتری) و عملکرد سازمانی

توجه داشته باشید که عکس ها در سایت درج نمی شوند و فقط در فایل اصلی موجود است

.دانلود پایان نامه روابط متقابل میان اجزای سرمایه های فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری،سرمایه مشتری) واثرات این سرمایه ها فکری بر عملکرد سازمانی 

ارتباط و پیوند میان مدیریت دانش و سرمایه فکری

مدیریت سرمایه فکری و مدیریت دانش دارای اهداف متفاوتی هستند هرچند که دارای شباهتهایی نیز هستند ولی با یکدیگر فرق می‌کنند اما باید این نکته را افزود که این دومکمل یکدیگر هستند. براساس حیطه‌هایشان، هم  مدیریت دانش و هم مدیریت سرمایه فکری ، جنبه‌های مختلفی از فعالیتهای سازمانی را دربرمی‌گیرند و هم دو وسیع و شامل طیف وسیعی از فعالیتهای فکری در درون یک سازمان ؛از خلق دانش گرفته تا استفاده از دانش، هستند ولی مدیریت سرمایه فکری در سطوح مدیریت عالی و استراتژیک یک سازمان در نظرگرفته می‌شود و مدیریت سرمایه فکری بیشتر بر روی خلق و استخراج ارزش تأکید دارد هدف مدیریت سرمایه فکری ، خلق و استفاده از سرمایه فکری و داراییها فکری برای بهبود تواناییها و قابلیتهای خلق ارزش یک شرکت در یک چشم‌انداز استراتژیک است ولی مدیریت دانش عمدتاً بر روی پیاده‌سازی عملیاتی وتاکتیکی فعالیتهای مرتبط با دانش در درون سازمان تأکید دارد و بیشتر درگیر جزئیات فعالیتهای مرتبط با دانش، برای تسهیل خلق، جمع‌آوری و انتقال و استفاده از دانش است. و نهایتاً هدف آن، تعقیب و پیگیری یک سازمان هوشمند؛ از طریق خلق و ماکزیم کردن سرمایه فکری است. نکته مهم این است که این دو مفهوم اجزای سازنده یا بلوکهای ساختاری لازم برای مدیریت سازمان در هزاره جدید هستند و می‌بایستی برای حداکثر اثربخشی  و به منظور تحقق اهداف ، با یکدیگر ادغام و یکپارچه شوند(Wiig, 1997).

اما سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که چگونه سرمایه فکری را از طریق مدیریت دانش خلق و حداکثر سازیم؟

جواب داده شده به این سؤال این است که می‌بایستی فرآیندهای مدیریت دانش با سرمایه فکری هماهنگ باشد شکل زیر نحوه ارتباط سرمایه فکری واهداف استراتژیک و همچنین نحوه ارتباط سرمایه فکری  و مدیریت دانش را نشان می‌دهد.

شکل2-17)نحوه ارتباط سرمایه فکری و اهداف استراتژیک

 
   

 

 

 

شناسایی وطبقه بندی اجزای سرمایه فکری مورد نیاز برای تحقق اهداف استراتژیک سازمان

 

مدیریت و حداکثر سازی سرمایه فکری  به منظور تحقق اهداف استراتژیک سازمان

منبع : (Wiig, 1997)

شکل2-18)نحوه ارتباط سرمایه فکری و مدیریت دانش

 

 
   

 

 

 

 

شناسایی و ساختاردهی فرآیندهای مدیریت دانش مرتبط که با عوامل سرمایه فکری مطلوب پیوند و ارتباط دارند.

 

سازماندهی و تسهیل فرآیندهای مدیریت دانش برای خلق و حداکثرسازی سرمایه فکری مورد انتظار.

منبع  : (Wiig, 1997)

 

 

 

 

در ادامه یک مثال برای نحوه ارتباط بین فرآیندهای مدیریت دانش با سرمایه فکری آورده شده است. شکل2-19) مثالی برای نشان دادن ارتباط بین فرآیندهای مدیریت دانش با سرمایه فکری

 

 

 

 

 

 

منبع  : (Wiig, 1997)

 

2-1-17)اثربخشی مدیریت سرمایه فکری

اثر بخشی فرآیندهای مدیریت دانش برای رشد وحفظ سرمایه فکری  ؛ به تطابق [1]  فرآیندهای مدیریت دانش با الزامات سازمانی بستگی دارد.بنابراین یک معیار معیار کلیدی برای موثربودن فرایندهای مدیریت دانش ؛ به میزان تطابق فرآیندهای مدیریت دانش با شناخت شناسی سازمانی بستگی دارد ( Marr ,2003).

نونکا نتیجه گیری می کند که علیرغم اهمیت گسترده  سرمایه فکری  به عنوان منبع حیاتی مزیت رقابتی ؛ درک کمی ازاین موضوع که چگونه و چطوری سازمانها بطور واقعی ؛ سرمایه فکری  را از طریق مدیریت دانش پویا خلق کنند وجود دارد.

بر طبق گفته کوننو [2] و نونکا خلق دانش مستلزم یک زمینه مشترک است که عنوان Ba  را دارد . Ba  بصورت یک فضا مشترکی تعریف می شود که فیزیکی یا مجازی یا روحی است . خلق دانش در مقایسه با اطلاعات نمی تواند جدا از زمینه یا Ba  آن  بررسی شود.

این موضوع بطور ضمنی به اشاره می کند که عملیات   مدیریت دانش در سازمانها مجبور هستند تا با الزامات فردی و گروهی خلق دانش تطابق و انطباق داشته باشندبنابراین به منظور اطمینان حاصل کردن از موفقیت و اثربخشی مدیریت سرمایه فکری سازمانها نیاز دازند تا سیستم های اعتقادی معرفت شناختی خود را درک کنند.( Marr ,2003).

ادبیات بسیار زیادی درباره این موضوع که دانش چیست و چگونه می بایستی مدیریت شود وجود دارد . اگر سازمانها فقط سعی کنندکه مدل خلق دانش خود را بر افراد سازمان خود تحمیل کنند قطعاً شکت خواهند خورد.سپس لازم است که آنها اعتقادات افراد را به منظور طراحی سیستم مدیریت دانش درک کنند.

[1] – Match

[2]-Konno


فرق بین سرمایه فکری با مدیریت دانش و مدیریت نامشهودها :

فرق بین سرمایه فکری با مدیریت دانش و مدیریت نامشهودها :

در دنیای جدید امروزی، دانش به عنوان یک مزیت رقابتی محسوب می‌شود و در بین عوامل تولید، یکی از مهمترین عوامل تولیداست که می‌بایستی هدایت و مدیریت شود. دانش یکی از مهمترین اجزای نامشهودها[1] است که در طی مکانیزمهای و فرآیندهای سازمانی بکار گرفته می‌شود و نوآوری را ممکن می‌سازد و اندازه‌گیری دانش و سایر داراییها نامشهود در این فرآیندهای سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین ما باید اطلاعاتی درباره تمایز بین داراییهای مشهود و سرمایه فکری ، مدیریت دانش فکری و سرمایه فکری و غیره داشته باشیم. (Sánchez et al., 2000)

اغلب واژه سرمایه فکری با داراییهای نامشهود مترادف فرض می‌شود اما بر طبق تعریف ارائه شده توسط سازمانی برای همکاری و توسعه اقتصادی، یک تمایزی بین آنها وجود دارد به این صورت که سرمایه فکری، یک مجموعه فرعی[2] یا زیر مجموعه‌ای ازداراییها نامشهود کسب و کارها است و نه یکسان با داراییها نامشهود.

از لحاظ تاریخی، تمایز بین داراییها نامشهود و سرمایه فکری در بهترین حالت و شرایط نیز مبهم و گنگ است. داراییها نامشهود بصورت و به عنوان سرقفلی نیز اطلاق می‌شود و سرمایه فکری نیز بخشی از این سرقفلی است. (Petty et al., 2000)

واژه داراییهای نامشهود بیشتر یک واژه حسابداری است و واژه سرمایه فکری بیشتر در قلمرو و حوزه منابع انسانی است در مورد داراییها نامشهود باید بگوییم که برخی از آنها در ترازنامه‌ منعکس می‌شوند و آن هم بصورت کاملاً دقیق نیست مانند سرقفلی. ولی سرمایه‌های فکری به هیچ عنوان در ترازنامه سنتی انعکاس نمی‌یابد و فقط هزینه‌های (سرمایه‌گذاریها) مربوط به آن در قسمت و حسابهای هزینه منعکس می‌شود.

فرق بین مدیریت نامشهودها و مدیریت دانش

مدیریت نامشهودها[3] یک مفهوم وسیعتری از مدیریت دانش است و هدف اصلی آن، ارتقاء ارزش شرکت از طریق خلق مزیت رقابتی است. مدیریت نامشهودها شامل :

  1. شناسایی آنها.
  2. ارزیابی ارتباط آنها با ارزش فعلی و آتی شرکت و استراتژیهای شرکت
  3. اندازه‌گیری ارزش آنها
  4. کشف فعالیتهای و سرمایه‌گذاریها نامشهود
  5. و سرانجام مدیریت مؤثر این فعالیتها و سرمایه‌گذاریها نامشهود است.

ایجاد و خلق دانش یک موضوع نامشهود است که شرکتها می‌بایستی آن را به همراه سایر داراییها نامشهود خود، مدیریت کنند بنابراین مدیریت دانش یک مجموعه فرعی از مدیریت داراییها نامشهود است. در یک تعریف ساده، مدیریت دانش درباره تبدیل دانش ضمنی افراد به دانش صریح و انتخاب دانشی است که برای سازمان مفید باشد و استفاده مجدد از دانش به روشی که به افزایش یا اکتساب منابع نامشهود کمک کند.(Sánchez et al., 2000)

تمایز مدیریت دانش و سرمایه فکری

تمایز مدیریت دانش و سرمایه فکری نیز مبهم و غیرروشن به نظر می‌رسد ابتدا لازم تا درباره مدیریت دانش نکاتی مطرح شد. همان طور که می‌دانیم سرمایه فکری یک عامل (محرک) کلیدی برای نوآوری و مزیت رقابتی در اقتصاد مبتنی بر دانش امروزی است در این زمان، مدیریت دانش به عنوان یک فعالیت بنیادی (اساسی) برای اکتساب، رشد، حفظ سرمایه فکری در سازمانها در نظر گرفته می‌شود (Marr et al., 2001). این بدین معناست که مدیریت موفقیت‌آمیز سرمایه فکری، بطور نزدیکی با مناسب بودن فرآیندهای مدیریت دانش یک سازمان، بستگی دارد. که این موضوع خود به خود این نکته را القا می‌کند که پیاده‌سازی موفق و استفاده درست از مدیریت دانش، اکتساب، رشد و حفظ سرمایه فکری را تضمین می‌کند(Marr et al., 2003). مدیریت دانش شامل فرایندهایی است که به منظور خلق ارزش و افزایش و حفظ مزیت رقابتی ؛کاربرد و توسعه سرمایه فکری را تسهیل می‌کند.

مر، فرایندهای زیر را برای مدیریت دانش شناسایی کرده است. (Marr, 2004)

  1. تولید دانش
  2. کدگذاری دانش
  3. کاربرد دانش
  4. ذخیره دانش
  5. نقشه‌برداری یا جایابی دانش
  6. تسهیم دانش
  7. انتقال دانش

تمامی فرآیندهای بالا می‌تواند برای مدیریت و رشد سرمایه فکری یک سازمان مورد استفاده قرار گیرد.

[1]– Intangibles

[2]– Subset

[3]– Intangibles management


پایان نامه سرمایه های فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری،سرمایه

پایان نامه سرمایه های فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری،سرمایه مشتری) و عملکرد سازمانی

گام اول شناسایی منابع سرمایه فکری کلیدی در یک سازمان است که نقطه شروع این گام بطور سنتی، استراتژی یک سازمان است که در آن سازمانها مهمترن منابع دانشی بویژه منابع دانشی خود را برای تحقق اهداف استراتژیک خود، شناسایی می‌کنند این نحوه نگرش به مسئله در دیدگاه تئوری مبتنی بر منابع به شرکت مطرح شده توسط پنروز[1] (1991)و بارنی[2]  (1959) وجود دارد. که در آن منابع سازمانی را به عنوان محرکهای بهبود و توسعه استراتژی در نظر می‌گیرد. به هر حال لازم است مدیران ابتدا سرمایه هایی فکری را شناسایی کنند که باعث خلق ارزش در یک سازمان می‌شود. این منابع سرمایه فکری ممکن است شامل منابع انسانی (مهارت، دانش فنی و شایستگی) و روابط با سهامداران (روابط مشتری، توافقات گواهی‌نامه‌ها و …) ومنابع سازمانی (سیستم‌ها، فرآیندها و فرهنگ سازمانی و فلسفه مدیریت) و مارکها  و مالکیت های معنوی باشد.

باید توجه کرد که یکسری منابع فیزیکی و مالی نیز وجود دارد که بطور نزدیکی با سرمایه فکری مرتبط هستند که به عنوان توانمندسازهای[3] لازم برای خلق ارزش است (ساختمانها، شبکه‌های فیزیکی و منابع مالی مانند سرمایه‌گذاریها و وجه نقد).

گام دوم این است که به تصویر بکشانیم که چگونه و چطوری سرمایه فکری به تحقق اهداف استراتژیک یک شرکت یا سازمان کمک می‌کند. نمایش تصویری روابط علّی یا تحولات و دگرگونیها در نقشه‌ها برای اولین بار بصورت نقشه‌های استراتژی توسط نورتون و کاپلان (2000و2002) با نام نقشه‌های موفقیت توسط نلی[4] مطرح شد و قبلاً بصورت سازنده هدایتگر[5] در کارهای اولیه ادوینسون و در اسکاندیا روس توصیف شده است.

چنین نقشه‌هایی بیانگر منطق کسب و کار هستند و نشان می‌دهند که چگونه مسیرهای خلق ارزش فرض شده منجر به تحقق اهداف استراتژیک سازمان و رضایت ذینفعان کلیدی یک سازمان می‌شود.

هنگامی که سازمان‌ها این مسیرهای خلق ارزش خود را به تصویر می‌کشانند. انها می‌توانند شاخصهای عملکردی را ایجاد وتوسعه دهند که به آنها کمک می‌کند تا درک کنند که آیا سازمان در پیاده‌سازی استراتژی‌های خود موفق بوده‌اند یا نه.

.دانلود پایان نامه روابط متقابل میان اجزای سرمایه های فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری،سرمایه مشتری) واثرات این سرمایه ها فکری بر عملکرد سازمانی 

ساختن چنین معیارهایی درباره قضیه ارزشی[6] (فرضیه تجاری)[7] به سازمانها این اجازه را می‌دهد  تا مفروضاتی را درباره این موضوع که چگونه کسب و کارها، عمل می‌کنند مورد آزمون قرار دهند.

فاز مدیریت سرمایه فکری، از بینشهای حاصل  شده از شناسایی و نقشه‌برداری[8] و اندازه‌گیری داراییها دانشی استفاده خواهد کرد در این مرحله مدیران تصمیم می‌گیرند درباره این موضوع که آیا خلق و پرورش سرمایه فکری موجود با استفاده از فرآیندهای مدیریت دانش یا مفروضات خلق ارزش غلط است یانه، که در اینصورت غلط بودن، به مراحل قبلی برگشت کرده و دوباره محرکها و عاملان کلیدی و واقعی موفقیت را شناسایی می‌کنند.

ظرفیت عملکردی یک سازمان براساس دانش افراد آن و نیز دانش سازمانی و جمعی یک سازمان است و این موضوع نشان می‌دهد که چرا سازمانها در حال تلاش و سعی کردن هستند تا به یک سازمان یاد گیرند‌ه‌ای برای تحقق هدف بهبود مستمر داراییها دانشی خود تبدیل شوند. (Senge, 1990)

در پایان باید بگوییم که عملیات مدیریت دانش شامل ابزارهایی هستند که به سازمانها اجازه می‌دهند تا داراییها دانشی خود را حفظ و رشد دهند. (Marr et al., 2003)

[1] -Penrose

[2] – Barney

[3]- Enablers

[4] – Neely

[5] – Navigator Building

[6]- Value Assumption

[7]- Business Hypothesis

[8]- Mapping