بررسی و نقد پایان نامه ها

مسئولیت اجتماعی

مسئولیت اجتماعی

مسئولیت اجتماعی به طور اعم، به فعالیت هایی گفته می شود که صاحبان سرمایه و بنگاه های اقتصادی به صورت داوطلبانه، به عنوان یک عضو موثر و مفید در جامعه، انجام می دهند.

می توان مسئولیت اجتماعی سازمان ها را چنین تعریف کرد:

مسئولیت های اجتماعی سازمان ها عبارت است از الزام به پاسخگویی و برآورده کردن انتظارات گروه های ذینفع خارجی اعم از مشتریان، تامین کنندگان، توزیع کنندگان، حافظان محیط زیست و کارمندان سازمان با حفظ منافع گروه های ذینفع داخلی اعم از مالکان یا سهامداران و کارکنان سازمان.

گروه های ذینفع سازمان ها عبارتند از: مالکان یا سهامداران، مدیران، کارکنان، مشتریان یا مصرف کنندگان، تامین کنندگان، توزیع کنندگان، سازمان های حافظ محیط زیست، مردم محل فعالیت سازمان، دولت، رقبا، بانک ها و موسسه های مالی، رسانه ها و جامعه علمی.

گریفین و بارنی[1] مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند: مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد (www.csriran.com, 2013).

کارول، در مطالعه ای که با عنوان “هرم مسئولیت اجتماعی بنگاه” منتشر شد برای هر سازمان چهار دسته مسئولیت اجتماعی در نظر گرفته است:

  • نیازهای اقتصادی: سازمان ها موظف هستند نیازهای اقتصادی جامعه را برآورده کنند و کالا ها و خدمات مورد نیاز آن را تامین کنند و انواع گره های مردم را از فرآیند کار بهره مند سازند.
  • رعایت قوانین و مقررات عمومی: مانند توجه به بهداشت و ایمنی کارکنان و مصرف کنندگان و آلوده نکردن محیط زیست
  • رعایت اخلاق کسب و کار: در این قلمرو اصولی چون صداقت، انصاف و احترام جا دارد.
  • مسئولیت های بشر دوستانه: تعبیر دیگر کارول از این مولفه، “شهروند خوب” بودن است، یعنی مشارکت سازمان در انواع فعالیت هایی که معضلات جامعه را کاسته و کیفیت زندگانی آن را بهبود بخشد (رحمان سرشت و همکاران، 1388، ص. 98).

      [1]Girrifin & Barney


مدیریت زنجیره تامین سبز

مدیریت زنجیره تامین سبز

لجستیک معکوس[1]

معکوس یک اصطلاح و عبارت کلی است که در سطحی گسترده، در برگیرنده تمام عملیات مرتبط با مصرف مجدد کالا می باشد. مدیریت این عملیات می تواند به بهبود توزیع و جمع آوری محصولات پس از مصرف منتهی شود. لجستیک معکوس را می توان لجستیک مر تبط با کالاهای عودتی یا کالاهای برگشتی دانست. به طور کلی لجستیک معکوس را می توان این گونه تعریف کرد: انتقال دقیق و به موقع مواد، اقلام وکالاهای قابل استفاده و غیر قابل استفاده از انتهایی ترین نقطه و آخرین مصرف کننده از طریق زنجیره تامین به واحد مناسب و مورد نظر (خداویری، 1389).

روجرز و تیبن[2] (1998) لجستیک معکوس را به شرح زیر تعریف کردند: فرایند برنامه ریزی بکارگیری وکنترل موثر جریان خام موجودی در جریان ساخت کالای تمام شده و جریان اطلاعات مربوطه از مرحله مصرف محصول تا مرحله برگشت محصول به صورت مواد اولیه باهدف بدست آوردن ارزش اولیه محصول مرجوعی.

از دیدگاه مدیریت زنجیره تامین سبز، هروانی و همکاران (2005) لجستیک معکوس را به عنوان یک فعالیت عملیاتی که که مواد را به سمت زنجیره تامین برای ایجاد یک محصول جدید یا استفاده شده بازیابی[3] می کند، می شناسند. که این عملیات از طریق  استفاده مجدد[4]، بازتولید[5] یا بازیافت صورت می پذیرد.

اغلب نویسندگان لجستیک معکوس را با تعمیر(نوسازی) مجدد[6] برابر می دانند (حنفی[7] و همکاران، 2008. کومار[8] و همکاران، 2008. مالن کوپ[9] و همکاران، 2005). بعضی دیگر ترجیح می دهند آنرا به عنوان فعالیتی در زنجیره تامین حلقه بسته در نظر بگیرند (شکل2-5) یا فعالیت هایی مانند استفاده مجدد، بازیافت و اصلاح محصولات.

[1] Reverse Logistics

[2] Rogers & Tibben

[3] Recovers

[4] Reuse

[5] Remanufacturing

[6] Reconditioning

[7]Hanafi

[8] Kumar

[9] Mollenkopf

لینک خرید و دانلود پایان نامه :

شناسایی و ارزیابی مولفه های مدیریت زنجیره تامین سبز با رویکرد تصمیم گیری های چند معیاره فازی (مطالعه موردی: صنعت مواد غذایی)


ارزیابی جایگاه استراتژیک مدیریت دانش

ارزیابی جایگاه استراتژیک مدیریت دانش

مدیریت دانش شامل فرآیند ترکیب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب به منظور تولید، اشتراک و به کارگیری دانش و تربیت نیروهای انسانی خلاق و نوآور است. هدف مدیریت دانش ایجاد یک سازمان یادگیرنده و شراکت با ایجاد جریانی بین مخازن اطلاعات ایجاد شده توسط افراد قسمت های مختلف شرکت (مالی، عملکرد،هوش رقابتی، وغیره) و مرتبط کردن آن ها با یکدیگر است. به عبارت دیگر هدف نهایی مدیریت دانش ارتقای ارزش افزوده دانش موجود در سازمان به منظور توسعه و بهبود خلاقیت، بهره وری و ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان است(دهقان نجم، 1388).

مفهوم مدیریت دانش

پیچیدگی مفهوم دانش و همچنین وجود رویکردهای مختلف در مورد مدیریت دانش باعث شده است تا نگرش واحدی در خصوص مدیریت دانش شکل نگیرد. سوکنانان (2001) می گوید برخی تعاریف از مدیریت دانش به گونه ای است که آن را حتی تا سطح مدیریت داده ها تنزل داده است.

اما مدیریت دانش چیست؟ از کجا نشأت می گیرد؟ باکویتز و ویلیام مدیریت دانش را فرایندی می داند که سازمان از طریق آن به ایجاد سرمایه حاصل از فکر و اندیشه اعضاء و دارایی مبتنی بر دانش می­پردازد. مدیریت دانش به عنوان یک استراتژی با استفاده از افراد، فرایندها و تکنولوژی در پی تسخیر و سازمان دادن دانش است، به صورتی که ظرفیت های سازمانی را جهت رقابت و تولید ارزش ارتقا بخشد. از این رو باید بدانیم که مدیریت دانش صرفاً درباره فناوری نیست، بلکه در مورد فرایندها، افراد، رفتارها، جریانهای کاری و سایر عوامل دیگری است که صرفاً بر حسب فناوری اطلاعات تعریف نمی­شوند. درست است که در این خصوص به فناوری اطلاعات نیازمندیم، اما نمی توانیم بگوییم که مدیریت دانش را صرفاً از طریق اجرای این برنامه ها می­توان انجام داد.

تعاریف مدیریت دانش

همانگونه که عنوان شد مدیریت دانش، مفهومی پیچیده و گسترده است و به همین دلیل صاحبنظران مختلف از زوایای گوناگون به آن نگریسته اند. درراستای تعریف مدیریت دانش تاکنون تعاریف زیادی صورت گرفته است که مختصراً در ذیل به آن ها اشاره می گردد.

پرز (1999) معتقد است: مدیریت دانش عبارت است از گردآوری دانش، قابلیت های عقلانی و تجربیات افراد یک سازمان و ایجاد قابلیت بازیابی برای آن ها به عنوان یک سرمایه سازمانی.

ازدیدگاه نیگل کینگ(1999) مدیریت دانش عبارت است از فرآیند ایجاد، سازماندهی، اشاعه وحصول اطمینان از درک اطلاعات مورد نیاز برای انجام یک کار.

نیومن در سال 1991 براین باور بود که مدیریت دانش مجموعه ای از فرآیندهایی است که پدید آوری، اشاعه و به کارگیری دانش ذهنی و عینی در یک سازمان را در بر می گیرد.

از دیدگاه بارکلی و موری مدیریت دانش شامل شناسایی و تعیین سرمایه های فکری موجود در یک سازمان، تولید دانش جدید برای تداوم برتری رقابتی آن سازمان، فراهم ساختن امکان دسترسی به حجم وسیعی از اطلاعات، اشتراک بهترین عملکرد با به کارگیری فناوری است که حصول همه موارد مذکور را میسر سازد.

در یک نگاه کلی می توان گفت مدیریت دانش می تواند همان سازماندهی دانسته ها باشد، یعنی تلاش برای به دست آوردن دانش ضروری، اشتراک اطلاعات در داخل یک سازمان و تأکید بر تقویت حافظه سازمانی به منظور بهبود روند تصمیم گیری، افزایش تولید و حمایت از نوآوری در سازمان(دهقان نجم، 1388).

مالهوترا[1](2000) تعریف خود از مدیریت دانش را اینگونه ارائه می دهد. مدیریت دانش، فرایندی است که به واسطه آن سازمانها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش) کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش) و توزیع و انتقال دانش، مهارتهایی را کسب می­کنند.

با توجه به تعارف بالا می­توان گفت، مدیریت دانش، عبارتست از: استراتژی بهینه سازی سیستماتیک کسب و کار، که اطلاعات ضروری مربوط به کسب و کار را به نحوی انتخاب، عصاره گیری، ذخیره و سازماندهی می­کند تا عملکرد کارکنان و قدرت رقابت سازمان را بهبود بخشد.

روی هم رفته، علارغم اینکه برداشت های گوناگونی از مدیریت دانش وجود دارد، همه آنها بر روی یک باور متمرکز هستند که دانش دارایی مهمی است که باید مدیریت شود. هسته اصلی مدیریت دانش کسب دانش مناسب برای افراد مناسب در زمان و ساختار مناسب است.

[1] Malhotra

پایان نامه  مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور و آزاد لارستان


سیستم مدیریت زیست محیطی تامین کنندگان

سیستم مدیریت زیست محیطی تامین کنندگان

شرکت های BMW بین سال های 1996 تا 1999 سیستم مدیریت زیست محیطی خود را بر اساس استاندارد ایزو 14001 و سیستم مدیریت زیست محیطی تمرکز کرده است. در شروع پروژه 50 تامین کننده برتر (که دارای بیشترین حجم فروش قطعه به شرکت می باشند) به یک کارگاه عملی دعوت شده و سعی شده آنها را نسبت به بکارگیری سیستم مدیریت زیست محیطی متقاعد کنند. در سال 1999 تامین کنندگان آلمانی شرکت BMW با پر کردن پرسشنامه های سازمان صنایع اتومبیل کشور آلمان با سیستم مدیریت زیست محیطی آشنا شدند. هدف این پروژه بررسی اولیه فعالیت های تامین کنندگان جهت حفاظت از محیط زیست می باشد (سارکیس،2006).

علاوه بر شرکت BMW شرکت های دیگر چون پورشه با استفاده از پرسشنامه ای مشابه، تامین کنندگان خود را با مسائل زیست محیطی آشنا کردند. در سال 2001 شرکت فورد اعلام کرد که داشتن گواهینامه ایزو 14001 از ماه جولای 2003 برای تامین کنندگان ضروری می باشد. همچنین شرکت جنرال موتورز نیز اعلام کرد که در پایان 2002 کلیه تامین کنندگان می بایست سیستم مدیریت زیست محیطی را بر اساس استاندارد ایزو 14001 را در سازمان های خود اجرایی نمایند (سارکیس،2006).

معیارهای ارزیابی تامین گنندگان می بایست به آسانی قابل اندازه گیری باشند. معیارهای ارزیابی عملکرد زیست محیطی متنوعی، که در برخی از مقالات ذکر شده اند، عبارتند از (اسروف[1]، 2006):

  • اطلاع رسانی عمومی اطلاعات زیست محیطی شرکت
  • ارزیابی زیست محیطی تامین کنندگان سطح دوم
  • داشتن گواهینامه ایزو 14001
  • استفاده از سیستم لجستیک معکوس برای بازیافت محصولات و بسته بندی ها
  • بسته بندی مطابق با قوانین زیست محیطی (استفاده از مواد بازیافتی در بسته بندی ها و حداقل کردن ضایعات بسته بندی)
  • مدیریت و کنترل میزان تولید مواد خطرناک آلوده کننده هوا
  • عدم استفاده از موادی که منجر به سوراخ شدن لایه ازن می شوند.
  • استفاده از برچسب میزان مصرف انرژی
  • عدم استفاده از مواد شیمیایی مضر که در لیست آژانس حفاظت از محیط زیست آمده است
  • استفاده از بر چسب های زیست محیطی
  • حضور داوطلبانه در برنامه های آژانس حفاظت از محیط زیست
  • میزان ساعت آموزشی کارمندان در خصوص مسائل زیست محیطی
  • تعهد به ارزیابی دوره ای زیست محیطی
  • میزان منابع و انرژی مصرفی به ازای واحد محصول
  • میزان مواد آلی فرار مورد استفاده
  • وجود بازار مصرف ثانویه برای ضایعات جامد تولید شده
  • میزان انتشار مواد مضر و ضایعات هر واحد محصول
  • تعداد جرائم و هشدارهای دریافتی از آژانس حفاظت از محیط زیست

معیارهای ارزیابی تامین عملکرد کنندگان (راو، 2002):

  • انتشار عمومی اطلاعات زیست محیطی
  • مدیریت آلودگی ها و ضایعات سمی
  • مدیریت ضایعات جامد و مایع خطرناک
  • اخذ گواهینامه مدیریت زیست محیطی ایزو 14001
  • برنامه مدون لجستیک معکوس

معیارهای ارزیابی عملکرد زیست محیطی تامین کنندگان (لی[2] و همکاران، 2009):

  • هزینه های چرخه عمر (هزینه دفع مواد زائد، نسبت مشتریان سبز به کل مشتریان، فعالیت های انجام شده در راستای مسئولیت اجتماعی)
  • کنترل مواد آلوده کننده محیط زیست (آلوده کننده های آب، هوا و آلوده کننده های جامد، میزان مصرف انرژی و میزان استفاده از مواد مضر طبیعت )
  • مدیریت زیست محیطی (اخذ گواهینامه ها و استانداردهای زیست محیطی، نظارت و بهبود مستمر فعالیت های زیست محیطی، برنامه ریزی اجرایی فعالیت های سبز، فرایند کنترل داخلی فعالیت های سبز )
  • محصولات سبز (بازیافت و بسته بندی سبز)
  • تلاش در راستای مدیریت سبز (استفاده از مواد با حداقل اثر مخرب بر طبیعت، توانایی تغییر فرایندها و محصولات به منظور کاهش اثرات مخرب آنها بر طبیعت)

[1] Sroufe

[2] Lee

لینک خرید و دانلود پایان نامه :

شناسایی و ارزیابی مولفه های مدیریت زنجیره تامین سبز با رویکرد تصمیم گیری های چند معیاره فازی (مطالعه موردی: صنعت مواد غذایی)


انرژی در شهرسازی ( برون شهری و یا درون شهری )

انرژی در شهرسازی ( برون شهری و یا درون شهری )

انرژی در شهرسازی ( برون شهری و یا درون شهری )

هر کشوری دارای شبکه بندی برون شهری و درون شهری میباشد که این شبکه بندی با توجه به موقعیت مکانی و جغرافیایی طراحی ا جرا ء می گردد و مسئله استفاده و هدر رفتن انرژی نیز همانند سایر موارد در این مقوله وجود داشته و مشهود است .

در شبکه بندی خارج شهری با احداث تونل ها مسیر راه هاکوتاه می شوند ودر جاده ها پیچ ها و شیب مسیر ها می تواند صرفه جویی در مصرف انرژی را به همراه داشته باشد .

یکی از مواردصرفه جویی انرژی استفاده از وسائل نقلیه مناسب حمل کالا با وسیله مناسب جهت حمل و نقل کالا است که در این مورد صرفه جوئی سوخت انجام خواهد شد.

در شبکه درون شهری ضمن رعایت و در نظر گرفتن موارد فوق الاشاره مسئله مهم استفاده از پتانسیل در حمل و نقل عمومی با استفاده از انرژی کم است همانند استفاده از مترو و یا شبکه ناوگان اتوبوسرانی و …که می توان با اینگونه تمهیدات ضمن بهره وری بیشتر از انرژی خدمات بهتری ارائه نمود (Nasrollahi،  2009).

 

3-7-4- تحلیلی برمبحث 19 (استفاده بهینه از انرژی )

تا سه دهه قبل و نبود سیستم های منظم و نرم افزارها ی فنی و ساختمانها دارای سازه مطمئن و پایداری نبوند ولیکن با تدوین آیین نامه ها و ضوابط لازمه مبحث 2800 و اعمال در طرحها این امر میسر گردید در اوایل انتشار آیین نامه 2800 و بکارگیری این آیین نامه و اجرای ضوایط در طراحی برای معماران و مهندسان سازه مشکلاتی را بدلیل عدم شناخت از طرز عمل و نواع آن بوجود آورد .

اکنون با توجه به شناخت انواع بادبندها و یا سایر موارد در طرحها ی ارایه شده توسط معماران و مهندسان سازه کاملا مشهود است . معماران در هنگام طرا حی هر مجموعه ای ایستایی و سازه را در نظر میگیرند و بدان روال سازه محاسبه و اجرا می شود .

با توجه به مورد ذکر شده اگر شناخت ازانرژی ها ( انرژی حرارتی و نورانی ) در ساختمانها با توجه به دانش روز انجام گیرد و این دانش در اختیار معماران و شهرسازان گذارده شود و آموزش و استفاده از آن نیز داده شود مطمئنا” همانند مسئله سازه برای معماران قابل اعمال در طراحی های خود خواهد بود و طراح با توجه به اشراف باین مسئله ( کنترل ورعایت صرفه جوئی انرژی ) طرح مطلوب و اجرائی تحویل خواهد داد .

مبحث 19 ( صرفه جوئی انرژی ) باز دارنده نیست بلکه به طراحان استفاده صحیح از انرژی (که هدر رفتنی است ) را میدهد .

نور گذر ها میتوانند وسیع و بزرگ باشند ولیکن انتخاب نوع مصالح و شیشه های مصرفی میبایست دارای پارامترهای خاص باشند و یا در مورد جداره ها نیز با توجه به اشراف میتوان از مصالح نوین استفاده نمود (ترازنامه انرژی ایران،1385).

 

3-7-5- نتیجه گیری

استفاده از انرژی در زندگی امری لازم و اجتناب ناپذیر است همانگونه که در مصرف مواد غذایی با علم و دانش پزشکی زندگی می کنیم و انرژی بدنی را به نحوه دلخواه تنظیم می کنیم باید در مورد محیط زندگی خود اعم از ساختمانها و شهر ها الگوی استفاده بهینه از انرژی های طبیعی و فسیلی و یا نوین را سر لوحه قراردهیم .در گذشته عمر مفید ساختمانها بیش از دو دهه نبود در صورتی که با در نظر گرفتن سازهای پایدار عمر ساختمانها حدود یکصد سال برآورد شده است .

اکنون می توان با طراحی صحیح و دلنشین ضمن رعایت مسائل ایمنی مانوس بودن فضاها از نظر اسکان و حفظ انرژی در نظر گرفت .

در شبکه بندی مخصوصا” در خیابان کشی و جاده سازی مسئله استفاده بهینه از انرژی نیز مطرح است . بعنوان مثال در مناطق سرد و یخبندان استفاده از آفتاب بمنظور آب شدن یخ و برف زمستانی و تعدیل در شیب هلی خیابانها و جاده ها می تواند درمصرف موادسوختی موثر باشد.

برخی اوقات نباید به استفاده از شیب طبیعی زمین بسنده نموده بلکه باید جمیع جهات از جمله صرفه جوئی انرژی نیز مد نظر قرارداد .

شاید اعمال شیب ملایم در خیابان و یا جاده نسبت به اعمال شیب تند هزینه ای کمتری داشته باشد در صورتیکه اتلاف سوخت ناشی از استفاده از این شیب در دراز مدت می تواند چندین برابر صرفه جویی اقتصادی گردد و دیگر موارد که از ذکر آن خوداری می شود .

 

3-8- اقلیم

طراحی اقلیمی در پی ایجاد هارمونی با طبیعت پیرامون است. بنابراین مرحله اول شناخت اقلیم و مرحله دوم چگونگی بهره برداری از آن است. برای طراحی ساختمانی که موجبات آسایش آن را فراهم نموده و از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی کارآمد باشد، شناخت اقلیم و عوامل تاثیر گذار بر آن از جمله ضروریات به شمار می رود. کلمه اقلیم که اولین بار توسط یونانیان با کلمه “کلیما” از آن یاد شده به تحولاتی که روی کره زمین در اثر تابش خورشید در رابطه با زاویه انحراف زمین پدید می آید می پردازد.

آب و هوا شناسی در آثار فیلسوفان یونان باستان با تعبیر های آب و هوای سه گانه گرم، معتدل و سرد دیده می شود. اولین کتاب در حدود چهار قرن پیش از میلاد مسیح به نام هواها، آب ها، مکان ها توسط هیپوکرات نوشته شد در قرن دوم بعد از میلاد بطلمیوس بر اساس تفاوت حرارت، سرزمین های شناخته شده را به هفت اقلیم تقسیم بندی کرد.

هواشناسی علمی از قرن هفده و هجده بر پایه جمع آوری دانسته ها درباره مناطق مختلف و جمع بندی و میانگین گیری شروع شد که جنبه توصیفی داشت و به دلیل کار با اعداد معرف واقعیت نبوده و به عملکردهای مشترک همه عناصر آب و هوایی توجه نمی شد.

اگر چه موضوع مطالعه آب و هواشناسی و هواشناسی، اتمسفر (هواسپهر) است، ولی هر کدام با نگرشی متفاوت آن را بررسی می کنند. هواشناسی، هوا را اقلیم شناسی، آب و هوا را شناسایی و تبیین  می کند. هواشناسی وضعیت جوی را به طور عام و برای یک لحظه بررسی می کند، اما، آب و هوا شناسی یا به عبارتی دیگر اقلیم شناسی تیپ هوای غالب یک مکان معین را در دوره طولانی مطالعه و تفاوت های آب و هوایی مکان ها را کشف می کند.

هدف هواشناسی شناخت مطلق و عام اتمسفر و تغییرات آن است، ولی در اقلیم شناسی سعی می شود با شناخت آب و هوای هر منطقه، تاثیرهای آب و هوایی آن بر روی فعالیت های انسانی مشخص شود. همچنین ابزار شناسایی و توجیه هواشناس، اصول و قوانین و مدل های فیزیکی و دینامیکی است، اما ابزار اقلیم شناس، علاوه بر اصول علم هواشناسی، اصول و مفاهیم جغرافیایی نیز هست(قیابکلو، 1393).

 

 3-8-1- عوامل اقلیمی  

طبق نظریات جیوونی در سال 1976 و کنیا در سال 1980، تنوع اقلیمی نتیجه پنج عامل مهم چون تابش آفتاب، دما، رطوبت هوا، میزان بارندگی و وزش باد است. عامل اصلی پدیده های فوق همان عامل اول یعنی تابش نور خورشید است(قیابکلو، 1393).

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی معماری پایدار در زمینه های طراحی مسکونی

3-8-1-1- تابش خورشید

تقریبا هشت دقیقه طول می کشد تا تشعشع خورشید با سرعت سیصد هزار کیلومتر در ثانیه به محدوده کره زمین برسد و انرژی کره زمین را تامین کند. از تمام تابش خورشید، کره زمین تنها یک قسمت از دو میلیارد قسمت از کل انرژی خورشیدی را دریافت می کند.

واکنش های هسته ای که در قسمت مرکزی خورشید صورت می گیرد باعث تولید اشعه گاما می شود. تابش خورشید به صورت تشعشع الکترومغناطیس است که به صورت امواج انتقال می یابد. این امواج از نظر کیفیت و طبیعت مشابه هستند و فقط اندازه طول موجشان است که آنها را از یکدیگر متمایز می کند.

فاصله زمین تا خورشید، در موقعیت انقلاب تابستانی (نیم کره شمالی) ، حدود 5،000،000 کیلومتر دورتر از انقلاب زمستانی است اما چرا علی رغم آن که زمین در تابستان از خورشید دورتر است، هوا گرمتر است؟ در پاسخ به این سئوال باید گفت ، آن چه در کسب گرمای زمین حایز اهمیت است، زاویه تابش خورشید به سطح زمین است و دوری و نزدیکی از خورشید به علت فاصله کم دو کانون، تاثیر چندانی ندارد. هر چه پرتو خورشید به طور عمود یا نزدیک به عمود بتابد، مقدار انرژی دریافتی از خورشید بیشتر است.