عنوان کامل پایان نامه :
تعیین رابطه بهره وری نیروی انسانی و سرمایه بر تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
قسمتی از متن پایان نامه :
2-3- تقسیم سود
سود ازجمله مفاهیم با اهمیت حسابداری و مالی است که موجب با اهمیت شدن سیاست تقسیم سود در مدیریت مالی میگردد. تقسیم سود، ازجمله استراتژیهای کوتاه مدت و بلند مدت شرکتها است که آثار آن در هر سال مالی در مجامع عمومی شرکت آشکار میگردد و بر پایه آن عملکرد شرکت ارزیابی میشود.
سیاست تقسیم سود، خط مشی است که بر پایه آن میزان سود تقسیمی، میزان سود انباشته و پاداش هیأت مدیره، زمان پرداخت، نحوه تامین مالی و دیگر موضوعات مرتبط با آن مدون و مکتوب و به مجمع عمومی سهامداران ارائه میشود.(سعیدی، ع، بهنام، ک، 1389)
سیاست تقسیم سود، از خط مشیهای با اهمیت و ازجمله مهمترین تصمیمات مالی شرکتها تلقی
میشود که با توجه به نظریههای مربوط تدوین شده و عوامل مؤثر بر آن شناسایی میشود.
2-3-1- سیاستهای تقسیم سود[1]
موضوع سیاست تقسیم سود همواره بهعنوان یکی از مباحث بحث برانگیز علم مالیه مطرح بوده بهطوری که علاقه اقتصاددانان قرن حاضر و بیش از پنج دهه اخیر را به خود معطوف کرده و موضوع الگوهای نظری جامع و بررسیهای تجربی بوده است.( جورج و اتال، 2002)
سیاست تقسیم سود به بخشی از سیاستهای شرکت میپردازند که میزان سود نقدی شرکت را مشخص میکند. بهطور کلی رابطه بین سود تقسیمی و سود هر سهم، نشاندهنده سیاست تقسیم سود شرکت است.
سیاست تقسیم سود از مهمترین مباحث تأمین مالی شرکتها به شمار میرود. محققان زیادی، مبانی نظری و شواهد تجربی مرتبط با معیارهای سیاست تقسیم سود را فراهم آوردهاند. با وجود این، مسئله سیاست تقسیم سود هم چنان حل نشده باقی مانده و رهنمود مشخصی در خصوص سیاست تقسیم سود بهینه پدید نیامده است. (ناکور و همکاران[2]، 2006)
شرکتهای سهامی معمولاً در تقسیم سود، سیاست مشخصی را اتخاذ میکنند. در تدوین این سیاست عوامل متعددی از قبیل سیاستهای مورداستفاده در سایر شرکتهای مشابه، سیاست تقسیم سود گذشته، محدودیتهای قانونی و ثبات سودآوری موردتوجه قرار میگیرد. به رغم وجود سیاستهای متعدد، شرکتها اقلا در عمل از سیاستهایی از قبیل تقسیم مبلغ ثابت و معین، تقسیم درصد ثابتی سود، تقسیم سود ثابت به علاوه حاشیه متغیر و تقسیم سود مازاد استفاده میکنند. (بیکر و پاول[3]، 2002)
واحدهای انتفاعی میتوانند سود خالص سالانه خود را به مصرف پرداخت سود سهام به سهامداران برسانند و یا وجوه آن را برای مقاصد دیگری نظیر بازپرداخت بدهیها یا تأمین مالی سرمایهگذاریهای جدید مورداستفاده قرار دهند. افزایش سود سهام موجب پرداخت بیشتر وجه نقد واحد انتفاعی به سهامداران میشود. چنانچه مدیریت قصد نداشته باشد از طریق مصرف داراییها یا افزایش بدهیها، سود سهام پرداختی را تأمین کند. ناگزیر باید با صدور و انتشار سهام اضافی، وجوه لازم برای پرداخت سود سهام را تحصیل نماید. بنابراین تغییر مطلق سیاست توزیع سود سهام (بدون تغییر سیاستهای سرمایهگذاری و ساختار مالی شرکت) موجب تغییر همزمان مبلغ سود سهام و مبلغ حاصل از فروش سهام جدید خواهد شد. اما همواره امکان دارد که تغییرات همزمانی در چندین سیاست واحد انتفاعی ایجاد شود. مثلاً شرکت ممکن است سود سهام را کاهش دهد وجوه مربوط را صرف توسعه سرمایهگذاریهای خود کند (ترکیبی از تغییر سیاست توزیع سود سهام و تغییر سیاست سرمایه گذاری) یا از محل این وجوه بخشی از بدهیهای خود را بازپرداخت نماید (ترکیبی از تغییر سیاست توزیع سود سهام و تغییر ساختار مالی)
به این ترتیب میتوان گفت که توزیع سود سهام، سرمایهگذاری و تأمین مالی با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند. بهطور کلی سیاستهای مختلفی که شرکتها میتوانند در تقسیم سود خود اتخاذ نمایند، عبارتند از: (تالانه، مهرانی، 1377، 18-24)
[1] .Dividend policies
[2] .Naceur, s; Goaied,M, and Belanes.A
[3]. Baker, and Powell, G
سوالات یا اهداف پایان نامه :
سؤالات تحقیق:
سوال اصلی :
1 چه رابطه ای بین بهره وری و سود تقسیمشده شرکت در قلمرو پژوهش وجود دارد؟
سؤالات فرعی:
1- بین بهره وری نیروی انسانی و سود تقسیمشده شرکت در قلمرو پژوهش چه رابطه ای وجود دارد؟
2- بین بهره وری سرمایه با سود تقسیمشده شرکت در قلمرو پژوهش چه رابطه ای وجود دارد؟